کد مطلب:148612 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:121

زینب شیرزن قهرمان کربلا
زینب علیهاالسلام در مدینه سال 5 یا 6 یا 7 هجرت متولد شد، او وقتی بزرگ شد، علاقه ی بسیار به برادرش حسین علیه السلام داشت و حتی وقتی كه «عبدالله بن جعفر» پسرعمویش از او خواستگاری كرد، قبول آن را مشروط به آن دانست كه هرگاه حسین علیه السلام خواست، مسافرتی برود، همراه حسین علیه السلام برود و عبدالله ممانعت نكند و عقد ازدواج بر اساس این شرط، برگزار شد.

وقتی كه امام حسین علیه السلام از مدینه به مكه و از آنجا به كربلا آمد، زینب علیهاالسلام همراه برادرش بود و در واقع سرپرست بانوان و كودكان بود و تا آخرین حد توان در این سفر، برادر و نهضت برادرش، كمك كرد.

با اینكه در سن 55 سالگی بود، بزرگترین و سخت ترین مصایب را در راه به ثمر رساندن اهداف عالیه ی برادرش امام حسین علیه السلام تحمل نمود، بانوان حرم، به خصوص خواهرش ام كلثوم و دختر برادرش، سكینه و همسر برادرش «رباب» نیز كمال تحمل و استقامت را كردند.

زینب در زمان پدر، براستی زینب پدر بود، در كوفه، آموزگار زنان


بود و در زمان امامت برادرش حسن علیه السلام نیز تلاشگری خستگی ناپذیر در راه اسلام بود.

ویژگیهای او در ماجرای كربلا بسیار است مهمترین ویژگی او را می توان در سه موضوع مهم زیر خلاصه كرد:

1- تا برادرش امام حسین علیه السلام بود یگانه حامی او بود و بعد از او از حجت خدا امام سجاد علیه السلام سرپرستی و حمایت كرد و در چندین مورد نگذاشت او را به قتل برسانند، خود را سپر او كرد و این چنین درس حمایت از مقام رهبری اسلامی را به جهانیان آموخت.

2- او سرپرست یتیمان و بانوان بی سرپرست و پناه و تسلی بخش خاطر آنها بود و تا آخرین حد توان از آنها حمایت می كرد، حتی جیره ی آب خود را برای كودكان می گذاشت و در عین حال نماز شبش ترك نمی شد.

3- او پیام آور خون شهیدان بود، در كوفه ی مقر حكومت ابن زیاد [1] و در شام در حضور یزید و در مدینه و در هر جا كه فرصت به دست می آورد، از شهیدان و آرمانهای مقدس آنها می گفت و هدف امام حسین علیه السلام را روشن می كرد و مردم را بیدار می نمود، خطبه ی غرای او در كوفه و شام، عجیب صدا كرد، یزید را به لرزه انداخت و او را با كوبنده ترین مطالب در برابر جمعیت، محكوم ساخت، به طوری كه او در ظاهر، اظهار پشیمانی می كرد و جنایت كربلا را بر گردن عبیدالله بن


زیاد می انداخت.

به یزید گفت: «اگر روزگار مرا به اینجا كشانده و با تو روبرو كرده، من این را نمی خواستم، حال كه چنین شده من تو را كوچك می شمرم و باران سرزنشم را بر تو فرود می آورم... خوشحال نباش كه عزیزان ما را كشته ای، خداوند می فرماید:

«هرگز گمان مبر آنان كه در راه خدا كشته شده اند مرده اند، بلكه زنده اند و از مواهب الهی بهره مند می باشند.» [2] ولی وای به حال تو كه در روز قیامت، خداوند حاكم بر تو و محمد صلی الله علیه و آله دشمن تو و جبرئیل علیه السلام یاور ما و خصم تو است و به زودی آن كس كه تو را بر گرده ی مردم سوار كرده می فهمد كه چه جنایت بزرگی كرده و چه فرد پستی را بر مكان بلندی نهاده است.... [3] .

زینب علیهاالسلام دو فرزندش محمد و عون را با خود به كربلا آورده بود و این دو نوجوان در راه حسین علیه السلام به شهادت رسیدند.

او با اینكه مادر دو شهید و شش برادر شهید و چندین شهید از بستگان نزدیك بود، چون كوهی استوار در برابر حوادث، ایستادگی كرد، اگر گریه می كرد گریه اش فریاد بر ظلم بود، فریاد بیداری بود، پیام آور خون شهیدان بود وگرنه به ابن زیاد گفت: «ما رأیت الا جمیلا؛


جز زیبایی و سعادت چیز دیگر ندیدم.» ینی ما در راه خدا هر چه در سختی قرار گیریم، برای ما كرامت و شرافت است.

ماجرای زینب علیهاالسلام آن شیرزن قهرمان كربلا، با این چند سطر، تمام نمی شود، او حتی وقتی به مدینه بازگشت، در هر فرصتی، پیام شهیدان كربلا را به مردم می رساند و طبق روایاتی، به دستور یزید او را تبعید به مصر كردند و یا نگذاشتند در مدینه بماند،: به شام آمد، مرقد شریف او یا در مصر و یا در دمشق (شام) است، سرانجام با یك جهان حماسه و دلاوری شب یكشنبه 14 رجب سال 62 (یك سال و نیم بعد از شهادت برادرش حسین علیه السلام) در سن 56 سالگی از دنیا رفت و معروفترین قول این است كه مرقد مطهرش، در دمشق است. [4] .



زن مگو مرد آفرین روزگار

زن مگو بنت الجلال اخت الوقار



زن مگو خاك درش نقش جبین

زن مگو دست خدا در آستین



فلك بریدی لباس عزار به قامت زینب

ز آب غم بسرشتی گوئیا گل زینب



ز بعد فاطمه در صبر و تاب نیامد

زنی به حوصله ی زینب و به طاقت زینب





[1] مختار مي گويد: ازروزي كه خطبه ي زينب (س) را در دروازه ي كوفه شنيدم، بر آن شدم كه دست به قيام زده و قاتلان حسين (ع) را كيفر دهم. (امام حسين (ع) نوشته ي مرحوم آيت الله حسن سعيد، ص 29).

[2] آل عمران، 169.

[3] بحار، ج 45، ص 133 تا 135 - نفس المهموم، ص 253 تا 256.

[4] شرح بيشتر درباره ي زندگي حضرت زينب (س) را در كتابهاي رياحين الشريعه، ج 3 - مقتل الحسين مقرم - فرسان الهيجاء و اخبار الزينبيات عبيدلي و كتاب «زينب (س) فروغ تابان كوثر» نوشت ي نگارنده بخوانيد.